خلقت زن
شنیدم شاعر شیرین زبانی
سخن سنجی,ادیبی,نکته دانی
ز,راز خلقت زن شکوه ها کرد
که مکر و کید او را بر ملا کرد
بگفت از د ست انان ناتوانم
چو گل افسرده و پژ مرده جانم
الهی در کمند زن نیفتی
اگر افتی به روز من نیفتی
ندانستم که این بی مهری از چیست
که زن شایسته این گفته ها نیست!
کجا مفهوم زن رنج و ملال است
که زن مجموعه عشق و کمال است
اگر راه زنی هم نا صواب است
و یا کردار او زشت و خراب است
یقین دان ریشه ان فقر و درد است
و یا سرچشمه اش یفال مرد است
بسا مردی که از زن بدتر اید
به زشتی و فساد ش برتر اید
ولی با این همه زشتی و پستی
بد ست اورده تاج و تخت و هستی
چو قصد افرینش کرد یزدان
همه در قالب زن شد نمایان
چنین گفتا حکیم نکته دانی
نکو حرفی پر از دّر معانی
که مرد همچون عقاب و زن چو بال است
بدون بال پروازش محال است
زن و مردند راز جاودانی
که میریزند طرح زندگانی
اگر حاکم و گر محکوم باشند
به خلقت لازم و ملزوم باشند
سخن سنجی,ادیبی,نکته دانی
ز,راز خلقت زن شکوه ها کرد
که مکر و کید او را بر ملا کرد
بگفت از د ست انان ناتوانم
چو گل افسرده و پژ مرده جانم
الهی در کمند زن نیفتی
اگر افتی به روز من نیفتی
ندانستم که این بی مهری از چیست
که زن شایسته این گفته ها نیست!
کجا مفهوم زن رنج و ملال است
که زن مجموعه عشق و کمال است
اگر راه زنی هم نا صواب است
و یا کردار او زشت و خراب است
یقین دان ریشه ان فقر و درد است
و یا سرچشمه اش یفال مرد است
بسا مردی که از زن بدتر اید
به زشتی و فساد ش برتر اید
ولی با این همه زشتی و پستی
بد ست اورده تاج و تخت و هستی
چو قصد افرینش کرد یزدان
همه در قالب زن شد نمایان
چنین گفتا حکیم نکته دانی
نکو حرفی پر از دّر معانی
که مرد همچون عقاب و زن چو بال است
بدون بال پروازش محال است
زن و مردند راز جاودانی
که میریزند طرح زندگانی
اگر حاکم و گر محکوم باشند
به خلقت لازم و ملزوم باشند